برای کودکم

شروع دوباره

دخترکم ، چشم زمردی من من تصمیمم رو گرفتم دیگه از غم نمی نویسم ، فصل تازه زندگی ما شروع شده ، فکر کردن به گذشته هیچ چیز رو عوض نمیکنه نازکم ، من اینجام پیش تو ، تو اینجایی کنار من و خدا ما رو در آغوش گرفته این زندگی جدید ماست
18 شهريور 1392

باز هم خاطره

سلام ماه رویایی من دلم خیلی تنگه خواستنت شده ، خیلی نازکم ، دیروز با دوستی حرف میزدم که خدا بهش یه دختر ناز داده ، و یه اسم زیبا که پر از احساسِ براش انتخاب کرده . صحبت از اسم شد و ناخواسته اسم تو رو بردم می دونی نازکم واقعا دلم میخواست که روزی این اسم رو صدا کنم ، گفتم این اسم کردیه ، و همین کافی بود که مردی با چشم فندقی با لهجه کردی رو یادم بیاره ... با یک اسم کردی که به سختی تلفظ می کردم ... و فکر و فکر و فکر ،... و خاطره و خاطره و خاطره ، و همه چیز درستِ درست بود ، آخ چشم زمردی من همه درست بود هنوز نمیفهمم چی شد و چرا شد . آخ از این غرور لعنتی که نمیزاره ازش بپرسم چی شد ؟ چه اتفاقی افتاد که منو از چشم زمردیم محروم کردی ؟؟!؟
16 شهريور 1392

خدا حافظ بچه !

چشم زمردی من ، نوشتن این متن خیلی برام سخته اما می نویسم با قلبی پر از درد . خواسنتیِِ من نازکم ماهکم ، تو که مخاطب همیشگی درد دل هامی می دونی که چقدر به تو و بودنت فکر کردم ، چقدر از نداشتنت ترسیدم ، هر مردی که تو زندگیم اومد اولین صحبتم حرف از تو بود اما گل من گل بی مانند من ، میدونی که امید و تلاش رمز پیروزی ِ اما تو فقط می تونی و البته باید تلاش کنی ولی گاهی نمی تونی با تمام تلاشهات چیزی رو عوض کنی یا اون طوری که می خوای تغییرش بدی . ماه تابانم ، رویای جاودانه من ، از تو گذشتم با همه درد تا بتونم زندگی کنم تا شاید بتونم به زندگی های دیگه کمک کنم ، تو رو با حسرتی جاودانه همیشه توی قلبم نگه میدارم .... نوشتن بیش از این سخته چشم زمردی م...
5 شهريور 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای کودکم می باشد